سلام مهربان
خوبی عزیز
حالم گرفته است ، دلم تنگه ، دلم برای خودم تنگ شده برای اون خودی که فقط تو رو داشت و بس ،خسته شدم دیگه از این وضعیت به تنگ اومدم ،دیگه نمیخوام ادامه بدم ، میخوام خودم باشم کمکم کن ، دستم رو بگیر نزار تو این وضعیت دست و پا بزنم سید میگفت هرچی تو گنداب دست و پا بزنی بیشتر میری تو ، نزار فرو برم میدونم هنوزم به برگشتنم امید داری حالا دارم میگم میخوام برگردم میخوام خود خود خودم باشم ، میدونم بازم مثل همیشه ازت زیادی انتظار دارم ولی انتظار دارم راه رو برام بازکنی خودت میدونی ازت چی میخوام پس اونجاهائی که لازمه سنگ بنداز و اونجا که باید راه رو برام بازکن ،بهم یه فرصت دوباره بده .
یاحق
دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من
بما درد خود افشا کن مداوا کردنش با من
بیا ور قطره ی اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ی اخلاص دریا کردنش با من
به ما گو حاجت خود را اجابت میکنم آنی
طلب کن هرچه میخواهی مهیا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را جمع منها کردنش با من
اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه باما باش پیدا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس امضاء کردنش با من